نظام مهندسی اندر برج امتحان

 فکر کنم مادرم من را در برج امتحان زائیده از بس این امتحانهای من تمام شدنی نیستند. در راستای همین موضوع امتحان نظام مهندسی دادم توپ.اگر نبودم امتحان داشتم. قهر نکرده بودم و از زندگی هم سیر نشده ام. پست قبل هم تاریخ مصرف داشت. بعد از آن دیگر نه عصیانهای یک روح سرکش بلکه فقط و فقط یک مشت خزعبلات بود من باب لوس کردن خودمان. البته می دانم که به نشیمنگاهتان هم حساب نکردید.باز به نسیم که هوایمان را دارد اساسی. در هر حال من با نسیم آشتی کردم و با هم رفتیم امتحان نظام مهندسی دادیم و البته پدرمان هم درآمد. دو روز پشت هم از ساعت ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر. و این در حالی بود که بقیه رشته های هفتگانه ساختمان فقط یک امتحان تستی داشتند که بیشترین زمانش ۲۰۰ دقیقه بود و منابعشان حداکثر ۱۰ کتاب. و این یعنی ما با نزدیک به ۹۵۰ دقیقه امتحان و منابعی بالغ بر ۳۵ کتاب خیلی مهندسیم.(به کوری چشم تمام کوته ذهنهای تاریخ که قادر به تشخیص این فصل مشترک هنر و مهندسی نیستند اجماعا تو روحشون)

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بزن بزن دف دل را / خراب و خانه گل را / که من اسیر شبم شب

شعرخوانی ها- دو