دردلهای یک آدم که از دفاع فقط چند ساعت فاصله گرفته

 و اینچنین بود که ما در واپسین روز تابستان سنه یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت خورشیدی به دریافت مدرک کارشناسی ارشد معماری با درجه عالی نائل آمدیم.

امید است هرآنکس در این یک سال اخیر با این بنده سراپا تقصیر برخورد داشته و از اخلاق بسیار خوب اینجانب مستقیذ گردیده - چه آنان که به روی خود نیاورده و به دل نگرفتند چه آنان که با من کمترین برخورد کرده  چه آنان که گام را از این هم فراتر نهاده و جوابی داده اند دندان شکن و در پاره ای مواقع دل شکن و چه آنان که به هیچ کجایشان هم حساب نکردند این حالات روحی ما را- این خطا را بر من ببخشایند که جبر زمانه اینگونه ایجاب می کرد . حلالم کنید و اگر توانستید از من به دل نگیرید.

                                                                                               والسلام 

پینوشت ۱: دو تا تبریک عالی دریافت کردم که لذتش کم از دریافت درجه عالی نبود. مرسی از هر دوتون خیلی خیلی زیاد( بعد یعنی این خیلی خیلی که نوشتم معلومه که یعنی چقدر؟؟؟)

پینوشت ۲: شاید روزی نوشتم از غربت امروز. نخواستم خلق خودم و شما را تنگ کنم. اما خواهم نوشت روزی از جایی که خالی مانده بود... 

بعد نوشت: به خاطر تبريك نابت يه دنيا ممنون

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بزن بزن دف دل را / خراب و خانه گل را / که من اسیر شبم شب

شعرخوانی ها- دو