دوگانه ای بر کنسرت عصار
-داشت می خواند:
"در صفوف ایستاده برنماز
ابن ملجمها فراوانند باز"
خودش
یک جور خاصی می خواند این جاها را. یک جور تاکید ، یک جور استرس می گذاشت
روی بعضی عبارات و سالن را ترکاند. دستها بود که بالا رفت و صداها که اوج
گرفت. قطعه که تمام شد همه سالن سرپا ایستاد به احترام اجرای زیبایش. نگاه
کرد به جمعیت که زنده و امیدوار ایستاده بودند در برابرش و فقط یک جمله گفت
:" می بالم به خودم به خاطر وجود مخاطبینی که می فهمند و حضور دارند."
سالن دوباره ترکید....
- " این حال من بی توست." پیدا می شوی آیا؟
نظرات
ارسال یک نظر