شاید

روزگاری
دل تو را می خواست
باد بهانه ای بود
تا عطر تنت را بیاورد
و پرندگان
 آواز تو را می خواندند
 حالا اما
آنچنان از دنیا دورم و از تو
که رنگ دوست داشتن هم یادم رفته حتی
دلم ولی
هیچ هم این دنیای خالیِ تنگ را دوست ندارد
شاید روزی دوباره کاری کرد
 تا رهایش کنم، هواییت شود
 شاید دوباره عاشقت شدم
شاید دوباره عاشقت کردم ...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بزن بزن دف دل را / خراب و خانه گل را / که من اسیر شبم شب

شعرخوانی ها- دو