باران!!!!

خیابان زیر باران می رفت
و خاطره ات می آمد
و مرا خیس می کرد
و خیابان دلش تاول می زد
و قلب من آتش می گرفت
و تو نمی دانی
هرم یادت
چه می سوزاند
و می میراند
و نمی رود  
و تو نمی دانی
اینجا
باران یادت چه اسیدی است ...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بزن بزن دف دل را / خراب و خانه گل را / که من اسیر شبم شب

شعرخوانی ها- دو