با عاشقهای شهرم

ساعات اولیه بامداد سه شنبه – کانال یک – برنامه چهل دقیقه بدون قضاوت
مجری: "الهام اگر می دونستی امیر این مشکل را داره باز هم باهاش ازدواج می کردی؟"
الهام نگذاشت حتی جمله تمام شود، نه مکث کرد، نه تردید. شوری که در جملاتش داشت پشتم را لرزاند. "بله بله قطعا. بی تردید باهاش ازدواج می کردم. می پرسید چرا. چون من دوستش دارم. خیلی زیاد دوستش دارم."
الهام من پابه پایت اشک ریختم نه به این خاطر که ویروس ایدز از جان امیرت در جان تو نشسته بلکه چون در این قحط المحبت تو جانانه عاشق بودی و عجیب خوشبختی ایست داشتن کسی که حاضر باشی با او تا ته خط بروی ...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بزن بزن دف دل را / خراب و خانه گل را / که من اسیر شبم شب

شعرخوانی ها- دو