من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها/ توبه از مى وقت گل دیوانه باشم گر کنم

- بعد از مدتها زنگ زده، دارد خاطره تعریف می کند از دبیرستان. می گوید بچه ها بهت می گفتند آرمان گرای مزخرف و می خندد ...
- جنون حس عجیبی است. جایی مثل ته حادثه. مه غلیظی است، می آید کم کم و آغشته ات می کند. آغشته می شوی به جنون و بعد هرجا که چشم بگردانی می بینی اش، تو بگیر معیار بودن اصلا. دختر با همه کوچکی اش این را می دانست. جنون شد معیار بودنش ...
- پشت کنکوری بودم. آلبومی آمده بود آخرین غزل. شده بود همراه همه روزهایم. بعدها در نقدش نوشتند به خاطر فضای سیاه و انتقادی اش اقبال عمومی نیافت. آخرین غزل ماند برای خودم، یک جور اقبال شخصی. ذکر می گفتم با شعرهایش، با کسی که قرار بود از ترانه ها تنها بیاید. قرار بود یکی از این قطعه ها* بشود فرش قرمز کسی که برای اولین بار پا به خانه ام می گذاشت و بر دلم. ورد زبان هست هنوز و روزی شاید ...
- یک روز نشسته بودم ته کلاس با یک مانتو و شلوار سورمه ای بدقواره، کتاب می خواندم. گلوله دختران سورمه ای پوش کلاس روی عکس دوست پسر فلانی. بعد گلوله خراب شد سرم که تو چرا تنهایی؟ چرا نداشت. دلم نلرزیده بود، کسی که از راه برسد، دلم هری بریزد و بدانم او همان است که منتظرش بودم، هنوز نیامده بود. گلوله دختران سورمه ای پوش از خنده منفجر شد ...
- جنون حس مقدسی است آنقدر که آدم برایش روزه سکوت بگیرد. آنقدر که روزی مشاور مدرسه صدایم کند که مشکلی دارم آیا؟ نداشتم. حرفی نمانده بود با کسانی که جنون را نمی فهمیدند. کم حرفی ماند با من ...
- می پرسد: دلت لرزید بالاخره؟ بله دلم لرزید. روزهای درخشان زندگی من. همانقدر جنون آسا و همانقدر دیوانه وار. می گوید خوب آخرش؟ می خندم. چه طور می شود برای چیزی چنین بی انتها آخر گذاشت؟ حسی در من جاری است که می رود و می رود و می رود. نمی دانم،شاید دوباره جایی کسی دلم را بلرزاند. می گوید الحق که یک آرمانگرای مزخرفی ...
- پشیمان نیستم. من جنون را تا تهش رفتم. عشق را هم. دوستت دارمهای بی پروا را هم. تجربه بکری که شاید نصیب هرکس نشود. یک مجنون واقعی ... عاشقیت بعدی شاید فردا باشد، شاید یک سال بعد، ده سال بعد یا هیچوقت، قصه این نیست اصلا. داستان روح من است که هیچوقت به عشق عادت نخواهد کرد و این حس ناب که تا ابد ادامه خواهد داشت ...
- تا ابد ...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بزن بزن دف دل را / خراب و خانه گل را / که من اسیر شبم شب

شعرخوانی ها- دو